متن سخنرانی مهدی خانبابا تهرانی در مراسم یادبود بیستمین سالگرد ترورعبدالرحمن قاسملو

متن سخنرانی مهدی خانبابا تهرانی در مراسم یادبود بیستمین سالگرد ترور عبدالرحمن قاسملو در برابر پارلمان اروپا (بروکسل) ۱۳ ژوئیه ۲۰۰۹ برابر با ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸


خانم‌ها، آقایان، حضار محترم!
من، امروز به احترام دوست و هم‌رزم دیرینه‌ام دکتر عبدالرحمن قاسملو که بیست سال پیش در چنین روزی در وین، پایتخت اتریش همراه با عبداله قادری آذر و فاضل رسول محمود سر میز مذاکره با نمایندگان جمهوری اسلامی ترور شدند، به اینجا آمده‌ام تا در مقابل پارلمان اروپا در حضور شما، فریاد دادخواهی‌ام را به گوش نمایندگان پارلمان اروپا برسانم.


قاسملو در سیزدهم ژوییه ۱۹۸۹ در حالی ترور شد که بر اساس اعتقاد بر اصل گفتگو و مذاکره برای حل مسالمت آمیز مسئله کردستان به این ملاقات رفته بود. علیرغم مدارک غیر قابل انکار در هنگام ترور، دولت اتریش به پلیس و دستگاه قضایی این کشور اجازه اتمام تحقیقات و دادرسی پرونده را نداد. در نتیجه، این جنایت کم نظیر که در قلب یکی از کشورهای دموکراتیک اتحادیه اروپا به وقوع پیوست، بدون کیفر ماند.


پس ازگذشت بیست سال از این رویداد، نیروهایی مترقی و دموکرات ایرانی بر این باورند که بازگشایی پرونده این جنایت ضرورتی بدیهی و امری امکان پذیر است. عدالت و انسانیات حکم می کند که حقیقت این واقعه با اتکا به مدارک به دست آمده در هنگام ترور و با توجه به شواهد تازهتری که بخشی از آنها حاکی از دست داشتن محمود احمدی نژاد در این جنایت است، از طریق منابع قانونی آشکار گردد.


اجرای عدالت در این خصوص تنها راه جبران بخشی از بی عدالتی است که ۲۰ سال پیش در حق مردم کردستان و آزادی خواهان ایران صورت گرفته است. مسیر رویدادهای اخیر مبین این نکته است که چنین اقدامی گامی در جهت پیشبرد اهداف دموکراسی خواهانه در ایران و تقویت امنیت ملی در کشورهای اروپایی نیز خواهد بود.


از این روی، امضا کنندگان کمپین بازگشایی پرونده ترور دکتر قاسملو در اطالعیه مورخ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹، از دولت اتریش میخواهند که اقدامات مقتضی جهت بازگشایی و از سر گرفتن پی گیر ِی قضایی این پرونده را انجام داده و زمینه رسیدن آن به نتیجه قطعی وعادالنه را فراهم آورد.
من به عنوان یکی از امضا کنندگان کمپین بازگشایی پرونده ترور قاسملو در اینجا از نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا در درجه نخست، و سپس از کلیه محافل و افراد عالقهمند به مسئله کردها و دمکراسی در ایران، و از همه حامیان صلح و آزادی و عدالت در جهان می خواهم که با امضای این اطالعیه، از کمپین درخواست ازسرگیری پرونده ترور قاسملو پشتیبانی به عمل آورند.


دکتر عبدالرحمن قاسملو دوست و همرزم دیرینه ام، نه تنها رهبر فرهیخته جنبش ملی ــ دموکراتیک کردستان ایران بود، بلکه یکی از چهره های خردمند و واقعگرای سیاسی جنبش دمکراسی و آزادی خواهانه ایران به شمار می رود.


۱واقعیت این است، هنگامی که در شب سیزدهم ژوئیه ۱۹۸۹ دوستی از شهر وین خبر قتل قاسملو و یارانش را به من داد، زبانم بند آمده بود. زیرا نمی توانستم باور کنم که رحمان قاسملو، یار خوب و همرزم دیرینه ام که از سال ۱۹۵۳ میالدی در راه آزادی و عدالت اجتماعی با او همراه بودم، به ناگهان با گلوله کین و با اسلوبی که سربازان گمنام امام زمان در دستگاه حجت السالم های خونخوار، زیر و بم آن را خوب آموختهاند، در خون نشسته و در کنارش عبداله قادری آذر و فاضل رسول محمود.


آنشب تا سپیدهدم ماتم گرفتم و در تمام طول شب، غرق در خاطرات دور و نزدیک دوستی ها، و فراز و نشیب های مبارزات مشترک گذشتهمان بودم. من، که قاسملو را همیشه در برابر دیدگانم چون خدنگ ایستاده دیده بودم، نمی توانستم باور کنم که او دیگر در میان ما نخواهد بود. و از این پس همسر و فرزندان دلبندش و زنان و مردان دلیر کردستان، و رزمندگان جبهه آزادی ایران از فیض دیدار و دست توانمند و فکر خالق و سازنده او در راهی که در پیش روی دارند، محروم خواهند ماند.


قاسملو حاصل نسلی بود که در تکاپوی ساختن جهانی شریف و کمال به هر دری می زد. او از هیچ تالشی در راه تحق ِق آرمان واالی انسانی، عدالت اجتماعی، آزادی و خودمختاری انسان ها فرو گذار نگرد و تا واپسین لحظات حیات پر بار خویش، لحظه ای از کار و کوشش در راستای رویای فناناپذی ِر جهانی بهتر، باز نهایستاد. قاسملو یکی از پرکارترین ، خالق ترین و جسورترین روشنفکران مستقل انقالبی زمانه خود در ایران و منطقه بود.


هم او بود که با کار شبانه روزی، در عرصه عمل و نظر از حزب دموکرات کردستان ایران یک نهاد سیاسی امروزی به وجود آورد. او که در محیطی نسبتا عقب نگهداشته شده تالش می ورزید، توانست با اشاعه اندیشه های سیاسی مدرن خود، حزب دموکرات کردستان را از پوسته سنتی و منطقه ای خود با تکیه بر نسل جوان به در آورد، و با تدوین سیاست های نوین، ساختاری دموکراتیک به حزب دهد و سیمای جدید سیاسی برای جنبش کردستان پدید آورد.


قاسملو شخصیتی بود که ایده های سوسیال دمکراسی را برای نخستین بار در کردستان دامن زد، و حزب دموکرات کردستان را وارد روابط بین المللی و نهاد انترناسیونال ــ سوسیالیسم کرد. و در پرتو سیاست های قاسملو بود که حزب دموکرات کردستان ایران به عنوان عضو ناظر در انترناسیونال- سوسیالیسم پذیرفته شد، و از آن پس به عنوان تنها عضو ناظر در کنگره های جهانی انترناسیونال سوسیالیسم شرکت داشت.


به دنبال این حرکت آگاهانه سیاسی بود که منجر به خروج حزب از یک دایره منطقه ای به نها ِد شناخته شده جهانی شد. قاسملو طرح و حل مسئله کردستان را نیز در چهارچوب حل سیاسی مسئله دموکراسی در ایران به پیش نهاد، و با تدوین شعار دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان، اولویت را به تحقق سیاست دمکراسی در ایران داد، و راه حل این مسئله را هم، در همگامی و پیوند با احزاب و سازمان های دموکراتیک سراسری کشور دانست. بر همین اساس سیاست ائتالفی بر اساس تشکیل جبهه متحد ملی ایران را دنبال کرد. و از این روی در راه تشکیل شورای ملی مقاومت نیز تالش ورزید. و هنگامی که این شورا از مسیر سیاست ائتالفی ملی و دموکراتیک منحرف شد، حزب دموکرات کردستان ایران همراه با بسیاری از سازمان های چپ، و عناصر دموکرات عضو این شورا، این نهاد را ترک کرد.


در این فرصت کوتاه نا گزیرام فقط به سرخطهای سیاست های قاسملو که به باور من دست آوردها و به یک معنا ارثیه فرهنگی سیاسی او برای جنبش ملی دموکراتیک ایران و نسل جوان است، بپردازم.


شاید برای برخی از ناظرین سیاسی داخلی و خارجی باور کردنی نباشد که قاسملو، علیرغم آنکه در رهبر ِی یک جنبش مسلحانه قرار داشت، اما اصوال در سیاست ورزی خود، نخست به راه حل مسالمت آمیز می اندیشید. و در هر فرصتی برای حل مشکالت و مسایل سیاسی سعی می کرد تا کار را از طریق گفتگو در پشت میز مذاکره به سرانجام برساند. او همواره تاکید داشت چنانچه دولت مرکزی دست از سرکوب مسلحانه بردارد، حزب دموکرات کردستان ایران آماده است با دولت جمهوری اسالمی به گفتگو و مذاکره بنشیند. او تصریح می کرد: “ما هرگز خواهان اعمال قهر و توسل به سالح نیستیم، و اگر به ما هجوم نظامی نمی بردند، ما بعد از انقالب ناگزیر نمی شدیم برای دفاع از خود، دست به مقاومت مسلحانه بزنیم.” او بارها یاد آور می شد که؛ “راه حل دلخواه ما مذاکره و گفتگو است، نه مبارزه ی مسلحانه!” از این روی چندین بار به دولت مرکزی پیشنهاد آتش بس دو جانبه داده بود.


بد نیست در اینجا من به تجربه شخصی خودم که مربوط به میانجهگری میان حزب دموکرات کردستان و سازمان کومله کردستان ایران در جریان درگیری های نظامی میان این دو سازمان سیاسی شد، اشاره ای کنم. در آن زمان در اثر این درگیری های نظامی که منجر به کشته شدن ده ها تن از پیشمرگان دو طرف شده بود، من شخصا پس از گفتگو با قاسملو برای خاتمه بخشیدن به این برادر کشی، پا در میانی کردم. در اینجا می توانم شهادت دهم که پس از در میان گذاشتن مسئله آتش بس میان نیروهای نظامی دو سازمان، این وظیفه را به عهده داشتم تا با عبداله مهتدی دبیر کل سازمان کومله مالقات کنم، و طرح پیشنهادی قاسملو را با وی در میان بگذارم. قاسملو پیشنهاد کرده بود؛ “کافی است، سازمان کومله طی اعالمیه ای به آگاهی مردم کردستان برساند، که پیش مرگان آن سازمان از این پس به سوی پیش مرگان حزب دمکرات آتش نخواهند گشود، و نیروی نظامی و آتش خود را به سوی دشمن مشترک نشانه خواهند رفت.”


درست پس از صدور چنین اطالعیه ای از طرف سازمان کومله بود، که آتش بس میان دو سازمان برقرار شد. با یادآوری این نکات می خواهم اشاره کنم که قاسملوعلیرغم حضورش در رهبری یک سازمان مسلح کرد که ناگزیر از دفاع مسلحانه بود، در واقع انسانی مسالمتجو و صلح طلب بود، و همواره راه حل واقعی مسایل اجتماعی و سیاسی را گفتگو می دانست. بر اساس چنین اندیشه ای بود که تا پای مرگ در جستجوی حل مسالمت آمیز مسایل کردستان تالش کرد تا جایی که در این راه، جان عزیر خود را فدا کرد. و ارتجاع مذهبی با سوء استفاده از احساس انسانی و مدنی این مرد بزرگ، دست به جنایتی زد که در تاریخ سیاسی ایران هرگز از یاد نخواهد رفت. و چون لکه ننگی تا ابد بر دامان نظام والیت مطلقه فقیه باقی خواهد ماند.


استبداد مذهبی حاکم بر ایران، بیهوده تصور می کرد که با قتل قاسملوها خواهد توانست حرکت نسل جوان کشور را به سوی آزادی، ترقی و رهایی از استبداد، مسدود کند. اما حرکت غرور برانگیز مردم ایران به ویژه نسل جوان در خردادماه امسال، به باور من ترجمانی از اثر بخشیِ اندیشه های واقع گرایانه سیاسی–مدن ِی چهره های درخشانی چون قاسملو در فرهنگ سیاسی جامعه ایرانی و در میان نسل جوان میهن ما است. رویگرد نسل جوان به راه و روش مسالمت آمیز و مدنی در پیکار اجتماعی از یکسوی و همبستگی نیروهای گوناگون سیاسی در بستر حرکتی هماهنگ برای اسقرار حاکمیت مردم با شعار “نترسیم، نترسیم؛ ما همه باهم هستیم!” از دیگر سوی، در این ده روزی که جهان را تکان داد، نشانه هایی از رشد باورهای سیاسی قاسملوها در چشم انداز سیاسی ایران دارد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.